- عامل پنجم: اعتماد
اعتماد زیربنای اصلی یک رابطه است. بدون آن تمامی ساختارهای یک رابطه به راحتی از هم جدا میشوند. اعتماد یعنی باور قوی به اعتبار، صداقت و توان یک فرد، انتظاری مطمئن و اتکا به یک ادعا یا اظهارنظر، بدون آزمودن آن. اعتماد مطلق، تنها درباره خداوند متعال سزاوار است؛ زیرا یقین داریم او از ما به ما آگاهتر و مهربانتر است؛ اما اعتماد نسبی شرطی لازم برای زندگی مشترک است. اعتماد نسبی، سبب استحکام و بقای خانوادهها میشود و اُنس همسران به یکدیگر را بیشتر میکند.[1]
رسول خدا (ص) میفرماید: «برای خوشبختی مرد همین کافی است که در کار دین و دنیایش بر او اعتماد کنند».[2]
وقتی زن و شوهر در کنار یکدیگر قرار میگیرند و یک زندگی پاک را شروع میکنند، هر یک باید همسرش را صاحب کمالات بداند، شایستگیهایش را ببیند و هرگز به او بدبین نشود. البته اینکه شما بگویید به او اعتماد دارید به تنهایی کافی نیست. باید اعتماد خود را در عمل نشان دهید و او را آزاد بگذارید. خود شما هم کارهای حساسیت برانگیز انجام ندهید. به او دروغ نگویید و آنگونه رفتار کنید که او به شما اعتماد دارد تا زندگی برایتان شیرین شود. اعتماد سرمایهای است که باید پیوسته مراقب آن بود و روز به روز بر آن افزود.[3]
شک و تردید، بررسی و تحقیق، مربوط به دوران پیش از ازدواج است. زن و مرد باید با شناخت، آگاهی، بررسی و تحقیق، همسر مناسب و قابل اعتماد خود را انتخاب کنند. زمانی که با تعقل و تأمل، فرد قابل اعتمادی را یافتید، دیگر وسواس به خرج ندهید و به او برای شروع زندگی مشترک اعتماد کنید. پس از ازدواج، تردید، شک و بیاعتمادی به همسر در مسائل اخلاقی، مالی و مسائل دیگر ناپسند و خطرناک است. البته منظور از اعتماد به یکدیگر، سادهانگاری و خود را به غفلت زدن نیست؛ اگر واقعاً یکی از همسران دچار انحراف و لغزش آشکار یا پنهان قابل اثباتی شود و شواهد محکمی دلیل بر انحراف او وجود داشته باشد، در اینجا دیگر جای اعتماد کاذب و خوشخیالی نیست و باید واکنش مناسبی به آن نشان داد.[4]
دلایل بیاعتمادی برخی همسران
افرادی که در گذشته و یا دوران کودکی با آنها بدرفتاری شده است، به اطرافیان خود بیاعتماد شده و در بزرگسالی نیز از نزدیک شدن به دیگران و ایجاد رابطه صمیمانه با آنها هراس دارند. آنها در روابط خود احساس راحتی نمیکنند. دیگران به جای اینکه برایشان اطمینان آفرین و شادیبخش باشند، پیشبینیناپذیر و خطرناک جلوه میکنند. چنین افرادی فکر میکنند که دیگران به آنها صدمه میزنند و یا خیانت میکنند؛ بنابراین در برابر دیگران همیشه حالت دفاعی به خود میگیرند. در واقع اعتماد کردن برای آنها سخت است.
این افراد به خود، تواناییها و دوستداشتنی بودن خودشان هم اعتماد ندارند. آنها شک دارند به اینکه آن قدر خوب باشند که طرف مقابل حاضر باشد با آنها بماند؛ بنابراین دائم به دنبال نشانههایی برای این مقصود طرف مقابلشان هستند.
نحوه رفتار با همسران بیاعتماد
در صورتی که بیاعتمادی و بدرفتاری همسرتان تحت تأثیر دوران کودکی اوست، رفع شدن مشکل او به زمان زیادی نیاز دارد. اگر توانایی پذیرش همسر بیاعتماد خود را دارید و همزمان امیدوار به درمان او هستید، اوضاع بهتری برای تحمل بدرفتاریهای ناشی از بیاعتمادی خواهید داشت.
برقراری رابطه و جلب اعتماد این افراد نیاز به کارکرد سنجیده و شکیبایی بسیار دارد؛ بنابراین به تدریج و بدون هیچگونه فشار یا اجباری وارد رابطه با او شوید و اجازه دهید که او کمکم به شما اعتماد کند. به یاد داشته باشید که به همسر خود درباره اعتماد فرصت لازم را بدهید. اصرار زودهنگام در این باره نداشته باشید.
طبیعی است که شما در برابر بدبینی، اتهامات، سرزنشها و بدرفتاریهای همسر بیاعتمادتان، با خشم و ناراحتی از خود واکنش نشان میدهید، اما مشکل اینجاست که او به خاطر بی اعتمادی به شما، دقیقاً انتظار همین رفتار را از شما دارد.
از لجبازی کردن با همسر بیاعتماد بپرهیزید. شاید لجبازی برای مدتی هیجانهای منفی شما را به همسرتان تخلیه کند، اما این رفتارها سبب میشود که او بار دیگر به این نتیجه برسد که نمیتواند به شما اعتماد کند؛ بنابراین خشمتان را کنترل کنید. فکر اینکه یک فرد بیاعتماد، مانند کودکی زخمی و هراسان است، میتواند شما را در کنترل خشمتان به او یاری کند.
شاید رفتارهای شک برانگیز یا غیرصادقانه شما باعث بیاعتمادی همسرتان شده باشد. مثلاً اگر به دلایل مختلف مانند خجالت یا عادت همیشگی، تماسهای تلفنی اعضای خانواده، دوستان و یا همکارانتان را در حضور همسر پاسخ نمیدهید؛ ممکن است زمینه ایجاد شک و بیاعتمادی را در همسرتان فراهم کرده باشید.
اگر بیاعتمادی و بدرفتاری همسرتان شدید است، به ویژه اگر تجربه بدرفتاری در گذشته آسیب جدی به او زده است، بدون اینکه همسرتان را متهم به بدبینی کنید و یا او را مقصر بدانید، از یک درمانگر برای تغییر این ویژگی کمک بگیرید.[5]
افرادی که غلبه مزاج سودا (سرد و خشک) دارند به هیچ کس اعتماد ندارند، کنجکاو و شکاک و بد دل هستند. سوء ظن و بدبینی دارند. آنها عادت به کنترل همه چیز دارند. یک مرد سوداوی حتی اگر به همسرش هم پول بدهد رسید میگیرد و شاهد میطلبد. خانم سوداوی به موی روی کت آقا هم شک میکند. برای تعدیل کردن این خصوصیت و درمان مزاج سودا میتوان از خوراکهایی با طبع گرم و تر و ملین استفاده شود. [6]
[1]. ر.ک: همسران سازگار- راهکارهای سازگاری، علی حسینزاده، ص 82 .
[2]. نهج الفصاحه، ص607.
[3]. اسرار خوشبختی، نسرین مهدوی، ص53.
[4]. ر.ک: خانواده موفق (120 اصل همسرداری و تربیت فرزند)، مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، ص 46.
[5]. ر.ک: مقاله: «با همسر بیاعتمادم چگونه رفتار کنم»، فاطمه رضایینسب، ماهنامه سپیده دانایی.
[6]. حکیم حسین خیراندیش.