- عامل بیست و نهم: فرار از اعتیاد
وابستگی به مواد (مواد مخدر و مشروبات الکلی) یا عادتهای نابهنجار، نوعی اختلال روانپزشکی و روانشناسی است که از یکسو، معنای لغت خوشبختی را در زندگی فرد و خانواده او از بین میبرد و از سوی دیگر آسیبهای اجتماعی و اقتصادی بی شماری را به همراه دارد.
البته عادتهای نابهنجار و اعتیادهای رفتاری مستقل از مواد شیمیایی مانند اعتیاد به اینترنت، اعتیاد به کار و اعتیاد به بازیهای کامپیوتری که تا همین سالهای اخیر در طبقهبندیهای رسمی به عنوان اعتیاد محسوب نمیشدند، مدت کوتاهی است که به عنوان شکلی از اعتیاد طبقهبندی میشود و به آن توجه میشود.
دلایل گرایش به مواد مخدر
اولین دلیل گرایش برخی افراد به مصرف مواد مخدر تیپ شخصیتی و روانی فرد است. کسانی که اعتماد به نفس پایین و افسردگی دارند برای درمان به مصرف مواد مخدر پناه میبرند.
دومین علت، عوامل محیطی است. وقتی فرد در محیطی باشد که مواد به آسانی در اختیار او قرار میگیرد و با دوستانی در ارتباط باشد که مصرف کننده مواد هستند، طبعاً او نیز به سمت اعتیاد کشیده خواهد شد.
عامل سوم، عوامل خانوادگی است. تنش در روابط میان زوجین و فضای روانی ناسالم در خانواده همراه با تحقیر و سرزنش، برآورده نشدن نیازهای عاطفی و احساسی فرد، ناکام ماندن در زندگی مشترک و به نوعی دست نیافتن به هدفهایی که پس از ازدواج به آنها میاندیشد، از جمله عوامل خانوادگی است.
عامل چهارم پیامهای پزشکی است که از دیگران یا اعضای خانوادهاش دریافت میکند. برای مثال میگویند: «مواد مصرف کن تا دردت خوب شود.» به ویژه اینکه این پیام از سوی کسی باشد که به فرد معتاد بگوید من درد عضلانی داشتم و مواد مصرف کردم و خوب شدم. این حرف، انگیزه او را برای مصرف مواد دوچندان میکند.
آیا میتوان با همسر معتاد زندگی را ادامه داد؟
زندگی با همسر معتاد، چه زن چه مرد، مشکلات خودش را دارد. با طرح چند پرسش میتوان به نتیجه رسید که آیا میتوان به ادامه زندگی با زن یا مرد معتاد امیدوار بود یا خیر؟ اولین پرسش این است که این فرد آیا کسی است که بتواند ترک کند؟ تصمیم به انجام چنین کاری دارد و به اصطلاح مرد این کار است یا فقط حرفش را میزند؟ خانواده و بچهاش برایش مهم هستند؟ مدت زمان مصرفش چقدر است؟ چه نوع موادی مصرف میکند؟
برای امیدوار بودن به یک فرد معتاد باید به چند عامل توجه کرد: اگر زن یا مرد معتاد شخصیتی خانوادهمدار دارد و همسر و فرزندش برایش مهم هستند، ویژگی خُلقی آرامتری دارد، دست بزن ندارد، میزان موادی که مصرف میکند کم است، نوع مواد مخدر مصرفیاش از جنس شیشه، کراک و هروئین نیست و حاضر است به کمپ برود و مواد را ترک کند، میتوان امیدوار بود به یک زندگی سالم و به آغوش گرم خانواده بازگردد.
اما اگر فرد معتاد مدتزمان زیادی است که مواد مخدر مصرف میکند، از مواد مخدر صنعتی همچون شیشه و کراک استفاده میکند، میزان مصرفش زیاد است، از نظر شخصیتی ضعیف است، ادامه زندگی با او همراه با تنش و مشکلات است، دفعات زیادی تصمیم گرفته است به کمپ برود و ترک کند، اما موفق به ترک نشده است یا حاضر نیست برای ترک به کمپ برود، با نشانههای گفته شده روی این فرد نمیتوان در جایگاه شریک زندگی حساب کرد و بهتر است از او جدا شد؛ زیرا ادامه زندگی با تنش همراه خواهد بود.
چند راه برای محافظت از رابطه زناشویی در زمان اعتیاد
اعتیاد ممکن است همه بخشهای رابطه را تحت تأثیر قرار دهد، اما الزاماً نباید همه این بخشها را به نابودی بکشاند. در اینجا چند راه برای محافظت از رابطه زناشویی ذکر شده است:
صحبت کنید
قویترین سلاحی که برای حفاظت از رابطه خود دارید ارتباط است. اگر بتوانید راحت و روراست درباره احساستان صحبت کنید میتوانید انزوا را درهم بشکنید و به خودتان یادآور شوید که در این قضیه هر دو با هم هستید. ممکن است بعضی وقتها گفتگو سخت و حتی دردناک باشد، اما در میان گذاشتن افکار و احساسات کمک میکند به دنیای یکدیگر راه یابید، یکدیگر را بهتر درک کنید و همدل و حامی یکدیگر شوید.
دید درستی داشته باشید
وقتی نوعی از اعتیاد کسی را درگیر کرده است، شما نیز ممکن است خیلی راحت حس کنید کاملاً در آن مشکل غرق شدهاید و هیچ راه گریزی ندارید. در این حالت باید به یاد داشته باشید که این مرحله خواهد گذشت و اوضاع بهتر خواهد شد. چنین طرز فکری کمک میکند این دورههای سخت را آسانتر سپری کنید.
هوای فرد گرفتار را داشته باشید
ممکن است اوضاع ایجاد شده بر معتاد غالب باشد، اما این تنها یک جنبه از ابعاد مختلف اوست. کسی که دچار اعتیاد است هنوز هم همان انسان با محبت، دلسوز، عاشق، با اعتماد به نفس، توانا و زیبایی است که همیشه بوده است. آن ویژگیهای شخصیتی که شما آنها را تحسین می کردید ممکن است موقتاً مخفی شده باشند، اما ناپدید نشدهاند. شاید دانستن این حقیقت کمک کند که هر دوی شما بتوانید با دلسردی و یأس بجنگید و منتظر بمانید تا اوقات خوش با هم بودن دوباره از راه برسند.
اوضاع را درک کنید
تا وقتی ندانید مشکل چیست نمیتوانید در کنار هم با آن بجنگید. در اینترنت جستجو کنید، در کتابها بگردید، به مراکز مشاورهای و حمایتی بروید و تا آنجا که میتوانید اطلاعات جمعآوری کنید تا بتوانید مشکل پیش رویتان را بشناسید.
از پشتیبانی حرفهای کمک بگیرید
از پزشک بخواهید شما را به یک مرکز خدماتی سلامت روان ارجاع دهد تا از خدمات و منابع آنها استفاده کنید. همچنین از طریق اینترنت، مراکز نزدیک به خودتان را بیابید و ببینید چه خدماتی ارائه میدهند. ضمناً میتوانید همراه با همسرتان یا به تنهایی به یک مشاور یا رواندرمانگر خصوصی مراجعه کنید.
تمرکزتان بر حل مشکل باشد نه بر خود مشکل
هر جا ممکن است بکوشید انرژیهای خود را بر آنچه میتوانید انجام دهید متمرکز کنید نه بر آنچه نمیتوانید. اگر مشکلتان شما را از معاشرت با دیگران بازمیدارد توجه خود را بر کارهایی متمرکز کنید که میتوانید دونفری یا به تنهایی یا با اعضای خانواده انجام دهید. اگر مشکل، رابطه جنسیتان را تحت تأثیر قرار داده است، انرژی خود را به لذت بردن از گفتگو و محبت کردن به یکدیگر اختصاص دهید. فرصتها را برای لذت بردن از همجواری یکدیگر غنیمت شمارید.
با زوجهای دیگر معاشرت کنید
وقت گذراندن با زوجهای دیگر میتواند به شما کمک کند تا با دنیای بزرگ پیرامونتان در ارتباط باشید و دید درستی از اوضاع به دست آورید. در صورت امکان با دوستانی ارتباط برقرار کنید که با آنها راحت هستید و میتوانید آزادانه مشکلتان را با آنها در میان بگذارید و از آنها کمک بخواهید. ضمناً میتوانید از همنشینی با دوستانی لذت ببرید که چندان با آنها صمیمی نیستید و صرفاً سرگرمتان میکنند و به شما فرصت فراغت و نفس کشیدن میدهند.
تمرکزتان بر روند پیشرفت باشد نه راه باقی مانده
شاید رهایی از مشکل سلامت روان یا اعتیادی که مزمن شده است مدت زیادی طول بکشد. در این راه روزهای خوب و روزهای بد هر دو وجود دارند. به یاد داشته باشید که در گذر زندگی نگاهتان به راهی باشد که آمدهاید. سعی کنید موفقیتهایتان را جشن بگیرید نه اینکه به مسیر باقیمانده چشم بدوزید.[1]
[1]. بهبود روابط زناشویی به زبان آدمیزاد، پائولا هال، ترجمه: لیلا رسولی، ص 273-276.