- عامل بیست و ششم: پرهیز از لجاجت
لجاجت آثار مخربی در روابط اجتماعی به ویژه روابط همسران دارد. از آنجا که هدف فرد لجباز انجام دادن عملی مخالف میل طرف مقابل است، توجه چندانی به درستی و نادرستی کار لجوجانه خویش ندارد. او صرفاً میخواهد با تکرار عمل، باعث ناراحتی طرف مقابل شود. در چنین اوضاعی قدرت تصمیمگیری و اندیشه درست از فرد گرفته میشود[1] و بدون آنکه بداند رفتارش چه پیامدی دارد دست به اعمالی میزند که خود نیز آنها را نمیپسندد.
کسی که لجباز است، هم دیگران را به زحمت و سختی میاندازد و هم خود را گرفتار میکند. در محیط خانواده نیز همسر لجوج از لجبازیهای خود، لحظاتی به لذت کاذب میرسد، اما به خاطر اینکه باید هزینه این رفتار را بپردازد، آینده پرزحمتی را برای خود رقم میزند. لجاجت همسر زمینهساز درگیری فرد مقابل میشود و حتی کار به جنگ دو طرف میکشد. در واقع لجاجت برانگیزاننده جنگ است. ریشهیابی بسیاری از نزاعهای خانوادگی این حقیقت را روشن میکند که لجاجت و پافشاری بیش از حد یکی از طرفین به پدید آمدن چنین صحنههای تلخی منجر میشود.
دلایل لجاجت
انتقام گیری
گاهی فرد به قصد انتقام گرفتن از همسر، لجبازی میکند؛ او به گمان خود قصد دارد فرد مقابل را آزار دهد تا دلش آرام بگیرد، در حالی که اگر این فرد به کار خود فکر کند متوجه خواهد شد که خود او بیشتر از همسرش ضرر میکند و با این عمل آرامش خانواده را از بین میبرد.
برتری جویی
افراد خودمحور و برتری طلب در صورت اشتباه بودن کارشان نیز بر درستی عمل خود اصرار میکنند؛ زیرا تصور می کنند در صورت پذیرش اشتباه از برتری میافتند. این نوع افراد وقتی در برابر شریک زندگی خود دچار کوتاهی و یا تقصیری میشوند، به جای قبول اشتباه لجبازی میکنند؛ این قبیل زنها یا مردها از این نکته مهم غافل هستند که خوشبختی خانواده با صداقت و قبول واقعیتهای زندگی رابطه مستقیم دارد.
شماتت و سرزنش
هرکس به طور فطری عزت خود را جستجو میکند، به همین دلیل با هر عاملی که او را تحقیر کند، مقابله و مبارزه میکند. بر این اساس اگر فردی سرزنش شود و مخصوصاً اگر دیگران او را شدیداً سرزنش کنند، واکنشهای تندی از خود نشان میدهد.
راهکارهای جلوگیری از لجاجت زن و شوهر
با توجه به آثار زیانبار لجاجت، زن و شوهر باید سعی کنند از بروز این خصوصیت اخلاقی در زندگی جلوگیری کنند؛ برای این منظور راهکارهایی توصیه میشود:
- مشورت خانوادگی
بسیاری از اوقات یک دندگی از آنجا سرچشمه میگیرد که همسر احساس میکند در فرآیند تصمیمگیری جایی ندارد و همسرش خودسرانه تصمیمهایی درباره زندگی مشترک میگیرد. در این هنگام، او نیز خود را بر حق میداند و بر موضع خویش پافشاری میکند.
برای جلوگیری از بروز چنین احساسی بهتر است همسران درباره مسائل و مشکلات تصمیمگیری که در زندگی پیش میآید با هم مشورت کنند. هر کدام نظر خود را درباره مشکل و اقداماتی که تمایل دارند انجام شود بیان کنند و در نهایت با بررسی و مد نظر قرار دادن تمام دیدگاهها، بهترین تصمیم را بگیرند. همسرانی که علاوه بر اختلافنظرها، درباره چگونگی بروز ناسازگاریهایشان نیز صحبت میکنند، اوقات کمتری را به جر و بحث میگذرانند.
- بیاعتنایی
گاهی چنانچه به یک رفتار نامطلوب بیتوجهی شود، آن رفتار خودبهخود از بین میرود. هنگامی که فردی به کجخلقی و لجاجت همسرش توجه میکند، در حال تقویت کردن بدعنقی اوست و همسرش میداند که این کارش تأثیرگذار است. پس هرگاه همسر شما عملی انجام داد یا چیزی خواست که استحقاق آن را ندارد، ابتدا به او پاسخ رد دهید؛ سپس خواسته او را نادیده بگیرید و به او اجازه ندهید مانع کار شما شود؛ البته با او وارد جر و بحث نشوید.
- زنده نکردن اختلافات گذشته
زن و شوهر برای رفع اختلاف باید از زنده کردن و به میان کشیدن موضوعات گذشته به طور جدی خودداری کنند. وقتی در حال صحبت هستند باید درباره موضوعاتی که هم اکنون اتفاق میافتد، حرف بزنند حتی نباید درباره آنچه ممکن است در آینده اتفاق بیفتد، وارد بحث شوند. با تمرکز بر گفتگو درباره آنچه به این زمان و این مکان مربوط است، بهتر میتوانند نتیجه بگیرند.
- ایفای نقش مقابل
خود را جای همسرتان بگذارید و نقش او را ایفا کنید، درباره مشکل رابطه خود بحث کنید، وانمود کنید به جای او هستید. درست مثل او رفتار کنید و فرض کنید طرف صحبت او هستید. بکوشید بحث را به نفع او تمام کنید. همسر شما نیز همین کار را انجام دهد و طوری عمل کند که شما هنگام بحث عمل میکنید. گاهی با شنیدن حرفهای خودتان که از زبان همسرتان و در نقش او بیان میکنید، دید تازهای پیدا میکنید.
- بیان دلایل
در بسیاری از موارد، منشأ لجبازی آن است که طرف مقابل برای کاری که انجام میدهد یا تصمیمی که میگیرد، دلایل خود را نمیگوید. در این هنگام، فردی که فکر یا رفتار خود را منطقی میداند و دلیلی برای رفتار انجام گرفته، از سوی طرف مقابل نمیشناسد، بر دیدگاه خود پافشاری میکند. توضیح منطقی تصمیمها، نقش مؤثری در کاهش لجاجت در خانواده ایفا میکند.
- استفاده از شوخی
در خانواده سالم، شوخی نقش مهمی دارد؛ جدی گرفتن بیش از اندازه مسائل در زندگی باعث میشود روح خشک و سردی بر کانون گرم خانواده سایه افکند و طراوت، شادابی و سرزندگی آن را به افسردگی تبدیل کند. البته بدانید استفاده از شوخی به معنای دست انداختن یا تمسخر دیگری نیست.
- بازتاب احساس
منظور از بازتاب احساس بازگو کردن محتوای عاطفی پیامهای همسر و ارزش و اعتبار بخشیدن به آن احساسات است. بازتاب احساس باعث میشود فرد مقابل حس کند دیگران او را درک میکنند و به خواسته او گوش میدهند. نوع تعامل شما با همسرتان نشان میدهد که در بازتاب احساس، قوی یا ضعیف هستید. برای مثال وقتی همسر شما میگوید: «اصلاً شما قدر کار مرا نمیدانید، مرا آدم حساب نمیکنید، من از این وضعیت بسیار عصبانی هستم.» اگر در برابر او بگویید: «تو اگر از کار خود تا این حد تنفر داری، چرا آن را رها نمیکنی؟ چه کسی به شما گفته است کار کنید؟» شما با اینکه میکوشید راه حلی به وی پیشنهاد دهید، او حس میکند به او توجه نکردهاید و احساسات او را زیر پا گذاشتهاید. او میخواهد شما با وی همدلی و همدردی کنید، وقتی چنین چیزی را از شما میبیند و احساس میکند در برابر احساس پایداری او در زندگی چه قدر سرد و خشک هستید، به لجاجت و سرسختی رو میآورد، اما چنانچه شما پس از شنیدن سخنان او بگویید: «تو واقعاً از اینکه در منزل این همه زحمت میکشی و کار میکنی ناراحت هستی؟ نباید چیزی پیش آید که باعث ناراحتی تو شود. من نیز ناراحتم از اینکه مسائلی باعث ناراحتی شما شده است.» همسرتان حس میکند که شما او را درک کردهاید و به او احترام گذاشتهاید؛ در نتیجه از فضای لجاجت دور میشود.
- بازتاب محتوا
بازتاب محتوا همانند بازتاب احساس، شبیه آینهای است که در مقابل پیامهای همسرتان عمل میکند. با این تفاوت که بازتاب احساس، منعکس کننده عواطف است، اما بازتاب محتوا منعکس کننده مفهوم یا مضمون سخنان همسر است. در انواع ارتباطها به ویژه ارتباطهای کلامی ممکن است سوءتفاهمی میان همسران پدید آید.
یکی از راههایی که برای شما فرصت ایجاد میکند تا هرگونه سوءتفاهم از بین برود، شیوه بازتاب محتواست. از این راه ما نمیخواهیم صرفاً با همسرمان همدردی کنیم و بهگونهای به او دلداری داده باشیم؛ بلکه میخواهیم یک واقعیتی را بدون تنش به او گوشزد کنیم.
مثلاً چنانچه همسرتان با شما درد دل کند و از راههای فراوانی که امتحان کرده و نتیجهای نگرفته است، صحبت کند و احساس خستگی و ناامیدی خود را بروز دهد، گاهی شما به او دلداری میدهید و میگویید: «تو نباید احساس شکست داشته باشی و من مطمئن هستم همه چیز درست میشود.» در چنین موقعیتی شما پاسخ محبتآمیزی میدهید، اما ممکن است پاسخ شما برای او رئیس مآبانه جلوه کند و او را به لجاجت بکشاند. شما در پاسخ او میتوانید بگویید: «همسرم، تو آنچه به فکرت میرسید، امتحان کردی، اما بر وفق مراد تو پیش نرفت. ما مسئول کارهایی هستیم که در اختیار ماست». این پاسخ به او فرصت میدهد تا باور کند شما او را درک کردهاید. این مهارت، وظیفه همه کسانی است که میخواهند شنونده خوبی باشند و پیامی هماهنگ را به همسرشان بدهند.[2]
[1]. غرر الحکم و درر الکلم، ص 50.
[2]. همسران سازگار-راهکارهای سازگاری، علی حسینزاده، 129- 142.