• عامل هجدهم: ارتباط کلامی

ارتباط لازمه موفقیت در زندگی زناشویی است. با ارتباط، می‌توان اختلافات را حل ‌و فصل کرد و به صمیمیت رسید. راه‌های متعددی برای برقراری ارتباط وجود دارد از جمله: ارتباط رفتاری، فیزیکی و احساسی، اما بی شک سریع‌ترین و بارزترین راه ارتباط صحبت کردن و گفتگو است.

صحبت کردن همسران با یکدیگر، تنها راهی است که به کمک آن می‌توانند بفهمند هرکدام از آنها چه شخصیتی دارند، چه می‌خواهند و چرا این‌ گونه رفتار می‌کنند. اگر زن و شوهر بتوانند با یکدیگر حرف بزنند و از دنیای درون هم مطلع شوند، بسیاری از موانع و فاصله‌ها را پشت سر می‌گذارند.

بعضی زوج‌ها در اوایل زندگی مشترک خیلی خوب با هم حرف می‌زنند و از آنجایی‌ که مشتاق‌اند یکدیگر را بشناسند سؤالات زیادی می‌پرسند و با علاقه به پاسخ‌های هم گوش می‌دهند، اما با گذشت زمان، میزان ارتباط کم می‌شود. آنها تصور می‌کنند که همدیگر را کاملاً شناخته‌اند و هیچ‌ چیز جدیدی برای کشف کردن ندارند. در حالی ‌که آدم‌ها همواره در حال تغییر و تحول هستند و موضوعات بسیاری هم برای حرف زدن وجود دارد.

زوج‌هایی که از صحبت با همسرشان لذت می‌برند و خیلی راحت درباره افکار و احساساتشان حرف می‌زنند به یکدیگر بیشتر احساس نزدیکی می‌کنند و برای رابطه‌ای که بینشان وجود دارد ارزش زیادی قائل‌اند؛ بنابراین وجود ارتباط مؤثر میان همسران بسیار بااهمیت است.

منظور از ارتباط مؤثر ارتباطی است که کلام و پیامی که از طرف ارسال کننده فرستاده می‌شود با برداشتی که از جانب گیرنده صورت می‌گیرد تقریباً یکی باشد. یعنی فرستنده بتواند تأثیری که از حرف‌هایش انتظار دارد را بر روی گیرنده ببیند.

هدف از این نوع ارتباط آن است که رابطه بهتری با دیگران داشته باشیم، زندگی خوش‌تری را با آنها پایه‌ریزی کنیم و از زندگی لذت بیشتری ببریم.

میزان لذت‌بخش بودن یک ارتباط، کاملاً به احساسی بستگی دارد که ما از فرد مقابل خود داریم. اگر فرد مقابل را دوست داشته باشیم، ارتباط نیز لذت‌بخش خواهد بود. ازدواج و ارتباط بین زن و شوهر نیز بدون ارتباط اثربخش، نمی‌تواند شکوفا شود و زندگی بیشتر زوج‌هایی که امیدوارند ازدواجی پربار داشته باشند، به دلیل فقدان مهارت‌های ارتباطی لازم، به ‌نوعی رابطه موازی بدون صمیمیت ختم می‌شود.

پس در جایی که مهارت‌های ارتباطی وجود ندارد، عشق میان همسران، دوستان، والدین و فرزندان به مقدار زیادی کاهش می‌یابد.[1]

 راه‌هایی برای بهبود ارتباط

 اگر رابطه میان شما و همسرتان اُفت کرده است، اولین کاری که باید بکنید این است که درباره آن حرف بزنید. بگویید دلتان برای صحبت‌هایی که قبلاً می‌کردید تنگ ‌شده است و دوست دارید بیشتر برای رابطه داشتن با هم وقت بگذارید.

 اگر می‌خواهید گفتگوهایتان شروع خوبی داشته باشند، باید درباره افکار و احساساتتان چه خوب و چه بد صد درصد رو راست باشید.

 یکی از ساده‌ترین کارها برای بهبود ارتباط این است که محیطی مناسب برای ارتباط ایجاد کنید. محیطی که در آن صحبت کردن و گوش دادن آسان باشد.

 هنگام ارتباط کلامی با همسر خود، با ‌دقت به حرف‌های او گوش کنید و به سؤالاتش پاسخ دهید. اگر بدون اینکه به سؤالات او پاسخ داده باشید، یک‌باره موضوع صحبت را تغییر دهید، مثل آن است که او را بلاتکلیف و بی‌اطلاع رها کرده باشید.

 به همسر خود اجازه دهید به‌ راحتی حرف بزند و عقاید خود را آزادانه بگوید. اگر می‌خواهید عقیده خود را بگویید، شما نیز باید به حرف‌های وی گوش بدهید.

 وقتی را برای حرف زدن با همسر خود اختصاص دهید. باید افکار و عقایدتان را با او در میان بگذارید، چون همسرتان نمی‌داند وقتی ساکت هستید، درباره چه چیزی فکر می‌کنید.

در میان گذاشتن رویاها و بیم و امیدها به شما این امکان را می‌دهد که با هم همکاری کنید، برنامه بریزید که چگونه نیازهای همسرتان را برآورده کنید، بدون اینکه به رابطه‌تان آسیب برسد. با ریشه‌یابی ترس‌ها،‌ می‌توانید یکدیگر را حمایت کنید و به هم اطمینان دهید که آن ترس‌ها بی‌مورد است، چه از طریق به چالش کشیدن باوری منفی که عامل ترس شده است و چه با ایجاد اطمینان خاطر و امنیت.

 بعضی از افراد که اتفاقی دل‌خراش و تلخ را تجربه کرده‌اند، ممکن است برایشان سخت باشد که آنها را با همسرشان در میان بگذارند. این واکنشی کاملاً طبیعی و معمولی به یک ضربه روحی است؛ چنانچه صحبت درباره رویدادی شما را ناراحت می‌کند، مجبور نیستید حتماً درباره آن حرف بزنید.

 همسر خود را تحقیر یا مسخره نکنید. سرزنش کردن هم باعث اختلال در ارتباط مؤثر می‌شود. مسخره کردن و سر به ‌سر گذاشتن اگرچه شوخی به نظر می‌رسد، اما معمولاً از نظر ارتباطی، پیامی فراتر از شوخی در آن نهفته است. وقتی فردی عصبانی است مسخره کردن  او ممکن است او را خشمگین کند و موجب حمله لفظی یا فیزیکی او شود.

 رضایت‌مندی از روابط جنسی در بهبود ارتباط مؤثر سهم زیادی دارد. برخی از طلاق‌ها صرفاً به دلیل مشکلات مربوط به روابط جنسی زن و شوهر است؛ بنابراین آموزش‌های روابط صحیح جنسی برای بهبود ارتباطات مؤثر در خانواده‌ها بسیار لازم است.

 استفاده از ارتباط نوشتاری در میان همسران جوان بسیار اثربخش است. نامزدها نیز برای شناخت زوایای مختلف شخصیت طرف مقابل خود می‌توانند از ارتباط نوشتاری استفاده کنند. این افراد باید غیر از ارتباطات شفاهی که با تعارف همراه است، مطالب جدی را از طریق نوشتن نامه به یکدیگر منتقل کنند. حُسن نوشتن این است که در آن دو طرف فرصت کافی برای حرف زدن دارند و به ‌این‌ ترتیب می‌توانند برای رسیدن به تفاهم و حل مشکل به راه حل‌های مناسب دست پیدا کنند.

سعی کنید در زمان‌های خاص مانند سالگرد ازدواج، تولد و نظایر آن ‌که هدیه‌ای تهیه می‌کنید، به همراه آن نامه‌ای بنویسید و هر آنچه در دل دارید، مکتوب کنید تا طرف مقابل شما در خلوت خود بارها آن را بخواند و لذت ببرد.[2]

 هدف و انگیزه ارتباط

اگر زن‌ و شوهر موضوعی در ذهن دارند که می‌خواهند درباره آن صحبت کنند، پیش از شروع، صادقانه به سؤالات زیر پاسخ بدهند:

«آیا گفتگو با همسرم ضرورت دارد یا باید با فرد دیگری در این باره صحبت کنم؟» می توان گفت تقریباً درباره هر چیزی می‌شود با همسر خود صحبت کرد، اما برخی گفتگوها با افراد دیگر نتیجه بهتری دارند. مثلاً اگر شما از ساعت کار همسرتان ناراضی هستید و می‌دانید از دست او کاری برنمی‌آید و خودش هم از این قضیه ناراحت است، غر زدن، به هیچ‌یک از شما کمکی نمی‌کند. در این صورت صحبت کردن با فرد دیگری غیر از همسرتان به نظر عاقلانه‌تر می‌آید. صحبت کردن با یک دوست می‌تواند تا حد زیادی از میزان فشار بکاهد.

همه گفتگوها (مثل گپ زدن معمولی) الزاماً هدف خاصی ندارند، اما در صورت امکان، بهتر است پیش از گفتگو زوجین بر سر اهداف بحث توافق کنند؛ یعنی وقتی پیش خود هدفی را تعیین کردند، ببینند همسرشان هم با آن موافق است یا نه؛ بنابراین می‌توانند بگویند «آخر شب وقتی بچه‌ها خوابیدن می‌خوام باهات درباره برنامه تعطیلات حرف بزنم تا قبل از آخر هفته بتونم جا رزرو کنم. باشه؟»

با بیان هدف بحث، همسر می‌تواند خود را در چارچوب ذهنی مناسب بحث قرار دهد و خط فکر و چهارچوب ذهنی شما نیز برای او روشن شود. ضمن اینکه باعث می‌شود هر دو راحت‌تر بحث را دنبال کنید و حاشیه نروید.

 مهارت همدلی

برای برقراری ارتباط مؤثر، همدلی خود را به همسرتان ابراز کنید. به ‌عبارت ‌دیگر علاوه بر اینکه به آنچه همسرتان می‌گوید، توجه دارید و گوش می‌دهید، توجه خود را به آنچه نمی‌گوید هم نشان دهید، یعنی نه ‌فقط اطلاعات، بلکه احساسات را هم بشنوید.

شنیدن احساسات برای ایجاد صمیمیت میان زن و شوهر بسیار مهم است. اینکه بدانید همسرتان احساس شما را درک می‌کند خیلی مهم‌تر از آن است که مو به‌ مو جزئیات آنچه را گفته‌اید به یاد بیاورد.

اکثر آدم‌ها به ‌طور غریزی قدرت درک احساسات دیگران را دارند، اما متأسفانه اغلب در نشان دادن حس همدلی چندان مهارت ندارند. ممکن است همین مسئله باعث شود که همسرتان حس کند با احساسات خود تنها مانده است. فقط به این دلیل که شما فراموش کرده‌اید درک و همدلی خود را به او نشان دهید.

به چند روش می‌توانید نشان دهید پیام احساسی همسرتان را درک کرده‌اید:

 بازتاب احساسات: هر کلمه یا عبارتی را که بیانگر نوعی احساس است تکرار کنید یا حسی را که دریافت می‌کنید بگویید. مثلاً: «پس بابت این قضیه خیلی ناراحتی» یا «به نظر میاد خیلی دلخور شدی».

 بیان برداشت: با بیان برداشت خود از یک موضوع، نوعی توضیح احساسی غیرقطعی ارائه می‌دهید که همسرتان می‌تواند آن را روشن یا اصلاح کند. «به نظر میاد خیلی عصبانی شدی».

 بازخورد دادن: این هم شبیه بیان برداشت است، اما این بیان، تأثیری است که مسئله‌ای روی شما گذاشته است. مثلاً همسرتان توضیح می‌دهد که نزدیک بود ماشین به او بزند، ممکن است بگویید «اگر من بودم حسابی می‌ترسیدم».

 حرکات آیینه‌وار: این روش تکنیکی است که در آن با زبان بدن نشان می‌دهید آنچه را گوینده حس می‌کند می‌شنوید. با گرفتن ژستی شبیه ژست او یا تبدیل حالت چهره به حالت چهره‌ او که نشانگر غم، استیصال یا ناامیدی است، با بدنتان نشان می‌دهید که آنچه را او با بدنش می‌گوید می‌شنوید.

 سؤال کردن: پرسیدن چند سؤال به ‌موقع و با فکر می‌تواند به همسرتان کمک کند که متوجه شود شما می‌خواهید تجربه او را کاملاً درک کنید. سؤالاتی بپرسید که با «چطوری» یا «چه چیزی» شروع می‌شوند تا به همسرتان کمک کنید احساسات خود را باز کند، اما از پرسیدن «چرا» بپرهیزید چون ممکن است سؤالتان چالش‌برانگیز به نظر بیاید.

 قدردانی: وقتی کسی چیزی را با شما در میان می‌گذارد فقط همین ‌که بگویید ممنونم، می‌تواند فوق‌العاده تأثیرگذار باشد. چنین کاری نشان می‌دهد شما برای آنچه او گفته ارزش قائلید و قدر انرژی و زمانی را که او برای صحبت با شما گذاشته می‌دانید.[3]

 حل اختلافات

گاهی یکی از زوجین دوست دارد که طرف مقابل رفتار خود را تصحیح کند، اما به خاطر اینکه همسرش از او ناراحت نشود، از گفتن خواسته اش خودداری می‌کند. بیشتر وقت‌ها سکوت می‌کند تا اینکه با سخنان خود شاهد ناراحتی و خشمگین شدن همسرش نباشد، اما در عین ‌حال با سکوت خود از این رابطه، احساس نارضایتی می‌کند. توجه به این نکته لازم است که زن و شوهرهای خوشبخت در انتقاد کردن از هم درنگ نمی‌کنند، اما می‌توانند اختلافاتشان را به شیوه‌ای مثبت حل‌ و فصل کنند. برای این منظور توجه به برخی نکات لازم است:

 انتقادهای مبهم مانند «تو خودخواهی!»، «تو تنبلی!»، «تو دلسوز نیستی!» در ارتباطات خانوادگی بدترین نوع انتقاد است، تا حد ممکن باید از آنها اجتناب کرد و انتقادهای خود را بر روی نشانه‌های مشخص، هدفمند و ظریف متمرکز ساخت.

 رفتاری که درباره همسرتان نمی‌پسندید، بیان کنید و از رفتار تهاجمی در برابر همسر خود بپرهیزید. رفتار تهاجمی مانع از آن می‌شود که به حرف‌های یکدیگر گوش کنید.

 حرف‌های همسرتان را خوب گوش کنید و بکوشید احساس او و آنچه را می‌خواهد بگوید، درک کنید. بیشتر وقت‌ها در یک اختلاف خانوادگی هر دو طرف معتقدند که حق ‌دارند و با خود می‌گویند که دیدگاه من منطقی است؛ به همین دلیل هیچ‌یک از طرفین به حرف طرف مقابل گوش نمی‌دهد.

 آگاه بودن از نحوه حل اختلاف خانوادگی، موفقیت ارتباط زن و شوهر را تضمین می‌کند. بی شک حل اختلاف‌ها یکی از موارد بسیار مهم و مشکل در ارتباطات انسانی است؛ بنابراین اگر بدانید چگونه می‌توانید اختلافی را حل کنید، گام بزرگی در اثربخشی ارتباط میان خانواده برداشته‌اید. برای رفع مشکل خانوادگی به موارد زیر توجه کنید:

 متفاوت بودن خود و همسرتان را بپذیرید و به رسمیت بشناسید؛

 هم شما و هم طرف مقابل حق‌ دارید خشم، ناراحتی، افکار و احساسات خود را بیان کنید. تا حدی که به دیگری توهین نشود؛

 هر دوی شما حق ‌دارید از طرف مقابل بخواهید که رفتار خود را تغییر دهد و او هم حق دارد که تقاضای شما را رد کند؛

 نباید از مشکلات دوری ‌کنید، مهم این است که از راه‌ حل و نحوه مذاکره درباره رفع مشکل آگاه باشید؛

 مشکل خود را با همسرتان حل کنید و آن را توسعه ندهید. از او نزد دیگران شکایت نکنید و پیش دیگران از همسرتان انتقاد یا به او توهین نکنید. او را با دیگری هم مقایسه نکنید؛

 زمان مناسب برای صحبت کردن با همسر خود را طوری انتخاب کنید که او گرفتار انجام دادن کاری نباشد یا درگیری فکری نداشته باشد. شما ممکن است بتوانید به شکل مؤثر ارتباط برقرار کنید، اما اگر لحظه بد و نامناسبی برای صحبت کردن انتخاب کنید، بی‌فایده خواهد بود؛

 در حل اختلاف، به ‌جای مطرح کردن شکایت‌های مبهم و کلی و تحقیرکننده، تقاضای خود را کاملاً مشخص و البته مثبت اعلام کنید. مثلاً «تو تنبل هستی!» جمله‌ای کلی است، برای مشخص کردن آن بگویید: «تو هیچ‌وقت ظرف‌ها را به‌ موقع نمی‌شویی»؛ اگر بخواهید جمله شما مثبت باشد، بگویید: «دوست دارم ظرف‌ها را به‌ نوبت بشوییم».

 راه‌حل‌های مختلف و امکان‌پذیر را بررسی کنید. هر دو به دنبال آن باشید که برای بهبود موقعیت، تمام ایده‌ها و راه‌حل‌ها را مطرح کنید و درباره هیچ‌کدام ارزیابی و قضاوت نکنید و پس از مطرح ‌شدن همه ایده‌ها، بهترین را انتخاب کنید.[4]

 تأثیر کلام در طب سنتی

تمامی بهره‌مندی‌های شنیداری ما طی شبانه‌روز، «غذای شنیداری» نامیده می شود. میزان اثر این غذا از غذای بلعیدنی بیشتر، سریع‌تر و ماندگارتر است. زمانی که غذایی خورده می‌شود، مدت زمانی برای هضم، به آن غذا اختصاص داده می‌شود تا جذب بدن شود. همچنین اثر آن غذا بعد از گذشت مدتی، از بین می‌رود، اما آنچه را که می‌شنویم، بدون نیاز به گذشت زمان، اثرش را می‌گذارد.

در اینجا با مجموعه‌ای از حروف سر و کار داریم که وارد مجموعه غذایی می‌شوند. از «الف» تا «ی».

این مواد اولیه غذایی، اگر تحویل یک آشپز خوش سلیقه‌ داده شود، از آنها غذاهای مفید درست خواهد کرد؛ مانند: «دوستت دارم». اگر به دست آشپز بد سلیقه‌ای داده شود غذاهای زیان‌بخش می‌پزد؛ مانند: «از تو نفرت دارم».

کلمه دوست داشتن و دیگر کلمات مثبت اثربخشی زیادی دارند؛ طوری‌که اگر از جانب دشمنان هم بیان شود، تأثیر خود را می‌گذارد و می‌تواند ما را فریب دهد.

با ترکیب این کلمات است که ادبیات ساخته می‌شود. دنیا با این کلمات اداره می‌شود. مجموعه جنگ‌ها و جدال‌ها و درگیری‌ها که به زخم، قتل و حتی نابودی طبیعت منتهی شود، با حرف به وجود می‌آید.

انسان‌هایی که کار مثبت کردند از بین می‌روند جسم‌شان جذب خاک می‌شود، ولی سخنان مثبت آنها باقی‌ است. کسانی هم که کار منفی کرده‌اند جذب خاک می‌شوند، اما حروف منفی‌شان در طبیعت ماندگار است. صوت منفی‌شان وجود دارد و فضا را برای همیشه منفی نگه می‌دارد.

پزشکی که شفا بخش‌ترین داروها را تجویز کند، وقتی کلامش خشن باشید، اثربخشی داروها روی بیمار کاهش می‌یابد. برعکس آن هم کاملاً صدق می‌کند. گاهی اوقات داروهایی که اثر دارویی ندارند را از دست کسی می‌خوریم که به او اعتماد داریم، درمان می‌شویم.

 بنابراین تکرار واژه‌ها به تک تک سلول‌های وجود انسان شور می‌دهد. حق نداریم هر کلمه‌ای را بشنویم و به کار گیریم؛ کما اینکه حق نداریم هر غذایی را بخوریم. یا حق نداریم هر غذایی را به کسی دهیم.[5]

[1]. اصول و تکنیک‌های برقراری ارتباط مؤثر با دیگران، قادر باستانی، ص 18، 24، 302؛ بهبود روابط زناشویی به زبان آدمیزاد، پائولا هال، ترجمه: لیلا رسولی، ص 87- 88، 91.

[2]. اصول و تکنیک‌های برقراری ارتباط مؤثر با دیگران، قادر باستانی، ص 308- 312، 339؛ بهبود روابط زناشویی به زبان آدمیزاد، پائولا هال، ترجمه لیلا رسولی، ص 105 و 191.

[3]. بهبود روابط زناشویی به زبان آدمیزاد، پائولا هال، ترجمه لیلا رسولی، ص 201- 202.

[4]. اصول و تکنیک‌های برقراری ارتباط مؤثر با دیگران، قادر باستانی، ص 325.

[5]. استاد حسین خیراندیش.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا