• عامل یازدهم: مدارا و سازگاری

هیچ دو انسانی در تمام ویژگی‌ها و زمینه‌‌ها کاملاً شبیه یکدیگر نیستند و هر فردی در رفتار، گفتار و اخلاق خود کاستی‌هایی دارد که از نظر دیگری ناخوشایند تلقی می‌شود. هرچه از عمر زندگی مشترک بگذرد شناخت همسران از یکدیگر بیشتر و بسیاری از تفاوت‌ها برایشان آشکار می‌شود. طبیعی است که میان زن و شوهر نیز ناسازگاری‌هایی به وجود آید. همسران باید با به‌کارگیری اصول و مهارت‌های مختلف به حل این مشکلات بپردازند. یکی از این مهارت‌ها مدارا و سازگاری است.

در مفهوم «سازگاری» نوعی تحمل و چشم‌پوشی وجود دارد که از آن به «مدارا کردن» تعبیر می‌شود. مدارا کردن به این معنی است که ما در زندگی جمعی، برخی از رفتارهای نابجای دیگران را تحمل کنیم و از آنها چشم بپوشیم. مثلاً اگر مشکلی در رفتار همسرمان وجود دارد که باعث آزار ما می‌شود، آن را با بزرگواری تحمل کنیم. اگر تلاش ما برای برطرف کردن آن عیب به جایی نرسید، آن را وسیله‌ای برای درگیری و تضعیف پیوند خانوادگی قرار ندهیم؛ زیرا هر یک از ما نقاط ضعفی داریم که گاهی اصلاحشان آسان نیست.

اصلاح نقاط ضعفی که ریشه ارثی نیز دارد، بسیار دشوار است. البته هر کس به نوبه خود باید تلاش کند تا از عیب‌هایش کم کند و این، لازمه رشد معنوی انسان و دستیابی او به یک زندگی سالم و پاکیزه است که قرآن کریم از آن به «حیات طیبه» تعبیر کرده است.[1]

در روابط زوجین اختلاف ‌نظر و اختلاف ‌سلیقه امری اجتناب‌ناپذیر است. بنابراین مدارا و سازگاری نوعی توانمندی و از قواعد مهمی است که بدون آن زندگی پیوسته در تضاد و کشاکش خواهد بود. مدارا، به‌ خصوص بین همسران، نقشی کلیدی در کاهش اضطراب، افسردگی و پرخاش‌گری، افزایش امید و ایجاد محیطی آرام و امن در خانواده دارد. [2]

 آثار مدارا

رفق و مدارا با دیگران، به ‌ویژه  همسر، مسئله مهمی است که آثار و برکات بسیاری نیز دارد.

مدارا دارای بهره‌ای دوجانبه است؛ از سویی موجب محبوبیت مدارا کننده و پذیرش سخن او می‌شود و از سوی دیگر، زمینه هوشیاری مخاطب و رشد وی را فراهم می‌کند. در صورتی که تحمل نکردن خطاهای همسر، سرزنش وی به خاطر اشتباهات، تذکر مکرر عیب‌ها و غر زدن باعث اختلاف و تلخی زندگی می‌شود.[3]

تأثیر مدارا بر خیر و برکت زندگی به حدی زیاد است که پیامبر اکرم (ص) در روایتی رفق و مدارا را موجب برکت و خشونت را موجب شومی و بی‌برکتی معرفی کرده‌اند.[4]

در زندگی اکثر مردم سازگاری بر اساس ویژگی‌های مشترک همسران حاصل نمی‌شود، بلکه باید آن را به دست آورند. همسران باید در کنار زشتی‌ها با مدارا زیبایی ایجاد کنند؛ بنابراین یکی از بهترین راه‌ها برای رسیدن به خیر و دوری از شر و زشتی در زندگی مدارا است.

حضرت علی (ع) می‌فرماید: «کسی که رفق و مدارا به کار گیرد، روزی فراوان پیدا می‌کند».[5]

بنا بر این حدیث ارزشمند، رفق و مدارا به زندگی زناشویی رونق مادی نیز می‌دهد.

بی‌شک یکی از خواسته‌های زن و شوهر در زندگی مشترک، بقا و پایداری زندگی است. آنها به دنبال این هستند که تضمینی برای ثبات زندگی پیدا کنند. پس برای رسیدن به یک زندگی با دوام و پایدار، رفق و مدارا ضروری است.[6]

 حد مدارا و سازگاری

مدارا و سازگاری نیز مانند هر امر دیگری حد و اندازه‌ای دارد. منظور از مدارا این نیست که اشتباهات فاحش دیگران را قبول کنیم و با آنها موافق باشیم؛ بلکه به این معناست که با اشتباه همسر کنار می‌آییم ولی در عین حال می کوشیم او را اصلاح کنیم. مثلاً مرد سیگار می‌کشد و همسرش هر چه کوشش می‌کند، نمی‌تواند او را منصرف کند؛ در اینجا شایسته نیست که زن تمام زندگی خود را به مشکل او گره بزند، بلکه باید با او کنار بیاید یا خانمی که با وجود زحمت فراوان دستپخت خوبی ندارد، شایسته است که همسرش با او مدارا کند. سازگاری تا جایی جایز است که سبب از بین رفتن حق دیگری نشود.

نکته دیگری که باید توجه کرد این است که سازگاری و مدارا با سازشکاری متفاوت است. سازگاری از سر ضعف و ناتوانی نیست. همسر سازگار در عین اقتدار مدارا می‌کند. سازگاری نشانه بزرگواری، از خود گذشتگی و مهربانی است، اما سازشکاری ناشی از ضعف است؛ گزینه دیگری برای فرد وجود ندارد و اگر مدارا نکند کار دیگری از دست او بر نمی‌آید.

 در مدارای ناشی از اقتدار، فرد با اینکه احساس ضعف و زبونی در برابر طرف مقابل ندارد و از او ترسی به خود راه نمی‌دهد و توان رویارویی با او را دارد؛ با این حال به دلیل بزرگواری و کرامت نفس خطای او را نمی‌بیند و از آن می‌گذرد. این گونه افراد آن‌چنان توان روحی بالایی دارند که می‌توانند آزار دیگران را در خود هضم کنند.

در حقیقت بهتر است همسران به گونه‌ای عمل کنند که مدارای آنها نشانه ضعف و ناتوانی نباشد. مدارا و سازگاری باید حق‌مدارانه و مقتدرانه باشد.

 تسهیل در سازگاری

سازگاری همیشه آسان نیست. آنچه می‌تواند به تسهیل در سازگاری کمک کند، معنویت بخشیدن به آن است. وقتی سازگاری در چارچوب منافع فردی قرار گیرد، ممکن است زیان شمرده شود؛ زیرا سازگاری به سود طرف مقابل است، اما اگر در چارچوب تفکر توحیدی قرار گیرد وضعیت متفاوت خواهد شد. اگر همسران، خدا را در نظر آورده و برای رضای او سازگار باشند و اجرش را نیز از او بخواهند، خداوند را طرف معامله خود قرار داده‌اند نه همسرشان را؛ کسی که با خدا معامله کند، بی‌گمان سود خواهد کرد. این معامله از یک سو سبب احساس خرسندی بیشتر و از سوی دیگر باعث تسهیل در سازگاری می‌شود.[7]

[1]. معجزه‌ صمیمیت، زهره اسماعیل بیگی- حمیدرضا غلامرضایی، ج 3، ص 913.

[2]. ر.ک: مقاله «اثربخشی رعایت آموزه‌های اخلاق اسلامی در کارآمدی خانواده»، محمدمهدی صفورایی‌پاریزی؛ رضایت زناشویی، عباس پسندیده، ص 215.

[3]. ر.ک: مقاله «مدارا و نقش آن در تحکیم و رشد خانواده»، علی توحیدی نژاد؛ معجزه‌ صمیمیت، زهره اسماعیل بیگی – حمیدرضا غلامرضایی، ج 3، ص 911- 912.

[4]. الکافی (ط – دارالحدیث)، ج 3، ص 308.

[5]. غرر الحکم و درر الکلم، ص 628.

[6]. همسران سازگار- راهکارهای سازگاری، علی حسین‌زاده، ص 105-128.

[7]. رضایت زناشویی، عباس پسندیده، ص 215.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا