• عامل سی و هفتم: فرزندآوری

بچه دار شدن یکی از اهداف مهم ازدواج و زندگی مشترک است که بیشتر زوجین خواهان آن هستند؛ حتی خانواده هایی که فرزند دارند بعد از مدتی به داشتن فرزند بعدی تمایل پیدا می کنند.

فرزند صالح نعمتی است که خداوند به زوجین ارزانی می‌دارد؛ بنابراین باید قدر این نعمت را دانست و در حراست و پاسداری از آن همه سعی خود را به کار گیرند. قرآن مجید می‌فرماید: «پروردگارا به ما از همسران و فرزندانمان آن ده که مایه روشنی چشمان ما باشد».[1]

و نیز می‌فرماید: «ای پروردگار من! مرا فرزندی از شایستگان بخش».[2]

دین مبین اسلام هدف اصلی تشکیل زندگی و خانواده را ایجاد آرامش در انسان‌ها و پیدایش محبت و مودت در زوجین می‌داند.[3] تولد فرزند می‌تواند باعث عشق و محبت میان زوجین شود و تأثیرات مثبت و سازنده‌ای را در زندگی آنان ایجاد کند. از نظر اسلام، فرزندان از ارکان مهم خانواده محسوب می‌شوند و در آیات و روایات از فرزند با تعابیری مانند میوه دل، نور دیده،[4] مایه خوشبختی[5]، مایه ثواب و پاداش اخروی و رحمت و غفران الهی[6] یاد شده است.

احادیث و روایات اسلامی نشان دهنده نگرش مثبت معصومین؟عهم؟ به فرزندآوری است. تحقیقات نشان می‌دهد فرزندآوری به تقویت روابط زناشویی کمک می‌کند و سبب استحکام بنیان خانواده می‌شود. پس از تولد فرزند تعارضات میان زن و شوهر کاهش می‌یابد و خانواده‌ها ناخشنودی کمتری نشان می‌دهند. فرزندآوری گسست‌های خانوادگی را از بین می‌برد. درگیر شدن پدر با موقعیت جدید (پدر شدن) می‌تواند آگاهی او را از سختی های مادر در مراقبت از نوزاد بالا ببرد و باعث حل شدن تعارضات میان زن و شوهر شود.[7]

همسران برتر با تفاهم و علاقه‌مندی متقابل و با علم به اینکه فرزندآوری موجب بهبود روابط زناشویی می‌شود و با آمادگی، سلامت جسمانی و بهداشت روانی، آرامش و سکینه خاطر و به دور از حرام‌خواری، پرخوری، خودمداری و رها از خشم، عصبانیت و نگرانی از درگاه خداوند، طلب نور چشم و فرزند صالح دارند و با نقش آگاهانه خود در شکل‌گیری نطفه و پس از آن تربیت کامل و سالم شخصیت فرزند، موجب بهبود روابط زناشویی می‌شوند.[8]

بدون تردید فرزندآوری و پدر و مادر شدن یکی از پراحساس‌ترین تجربیات انسانی، مطابق با تمایل فطری انسان‌ها برای تداوم نسل و بقای آنان و نیز توصیه اسلام است. فرزند سالم و صالح می‌تواند موجب افزایش عشق، نشاط و سلامت روانی و نیز رشد و تعالی شخصیت والدین شود، در ایام پیری دستگیر آنان باشد و پس از مرگ باعث رشد و تعالی معنوی والدین شود.[9]

 آثار فرزندآوری

آثار و فواید جسمانی

خانواده‌هایی که صاحب فرزند هستند، بیش از خانواده‌های بدون فرزند از زندگی لذت می‌برند و احساس خوشبختی بیشتری می‌کنند. نتایج تحقیقات پژوهشگران نشان می‌دهد که داشتن فرزند، موجب کاهش فشار خون والدین، افزایش تمایل به یادگیری، استفاده بیشتر از قدرت تعقل، افزایش اعتماد به نفس، امکان بهتر درک زیبایی‌ها، افزایش دقت در کارهای جزئی و افزایش شادی والدین می‌شود.

فرزندآوری برای زنان اهمیت بیشتری دارد و بدن آنان برای تغذیه و پرورش کودکان آمادگی دارد. داشتن فرزند برای زن، حکم سلامت او را دارد و با تأمین شادابی، او را به زندگی سرگرم و امیدوار می‌کند.

تحقیقات جدید نشان می‌دهد که پدر و مادر شدن، خطر ابتلا به بیماری‌هایی که سلامت انسان را تهدید می‌کند -مانند سرطان و بیماری‌های قلبی- کاهش می‌دهد. همچنین داشتن فرزندان بسیار، خطر ابتلا به سرطان سینه را در زنان کاهش می‌دهد.

یکی از مهم‌ترین عوامل ازدیاد شور و نشاط در زندگی مشترک، تولد فرزند در خانواده است؛ علاوه بر آن، مادرانی که تازه صاحب فرزند شده‌اند، حافظه بصری قوی‌تری دارند و در مقایسه با زنانی که فرزند ندارند، بهتر می‌توانند اطلاعات اطراف خود را دریافت کنند و به خاطر بسپارند. همچنین داشتن فرزند، موجب بهبود حافظه مادران می‌شود.

آثار و فواید روحی-روان‌شناختی

  1. احساس دوست داشتن و دوست داشته شدن

با آغاز زندگی مشترک، بخش قابل توجهی از نیازهای عاطفی همسران جوان تأمین می‌شود و در صورت بهره‌مند بودن آنان از الگوهای خانواده متعادل، به مرور زمان توانایی پاسخ دادن به نیازهای بیشتر را پیدا می‌کنند. تولد فرزند نیز زمینه پاسخ‌گوی بسیاری از این نیازها از جمله نیاز به دوست داشتن و محبوب بودن را فراهم می‌کند؛ زیرا یکی از نیازهای نوزاد، نیاز به توجه دیگران است. در مقابل، والدین نیز نیاز دارند از کسی حمایت کنند و او را دوست داشته باشند؛ بنابراین کارکرد نیازهای مذکور به گونه‌ای است که والدین و فرزند مکمل یکدیگر هستند و حاصل آن رضایت خاطری است که نصیب آنها می‌شود. این احساس رضایت موجب انس بیشتر با کسی می‌شود که در تأمین خواسته‌های درونی سهمی دارد و نقش ایفا می‌کند و در نتیجه با گسترش خانواده پس از تولد فرزندان، ظرفیت‌های انس و الفت در زندگی افزایش می‌یابد.

  1. عامل نشاط و سلامت روانی والدین

یکی از مهم‌ترین عوامل ازدیاد شور و نشاط در زندگی مشترک، تولد فرزند در خانواده است؛ پیامبر گرامی اسلام (ص) در تعبیری جالب می‌فرماید: «فرزند صالح، گلی از گل‌های بهشت است».[10] همان گونه که گل‌های بهشتی باعث وجد و سرور اهل بهشت می‌شوند، فرزند صالح نیز باعث شادمانی و سرور والدین می‌شود.[11]

کودکان از زمان تولد و گاه از همان زمان که داخل رحم مادر هستند، موجب شادی و هیجان در خانواده می‌شوند. آنها با افزایش نشاط در روابط همسران، سلامتی و بهداشت روانی آنها را نیز تأمین می‌کنند. همان‌گونه که تولد کودک موجب شادی پدر و مادر است، نگاه به چهره او و کارهای کودکانه‌اش نیز نشاط و سلامت روانی والدین را به همراه دارد.

گذراندن وقت با کودک و بازی با او یکی از بهترین لحظاتی است که می‌تواند به پدر و مادر انرژی و نشاط ببخشد. تحقیقات درباره پدر و مادران جوانی که فرزند اولشان به دنیا آمده است، نشان می‌دهد که لذت پدر و مادر شدن و احساس شادی و نشاط حاصل از آن در ایجاد آرامش و آسایش زندگی زناشویی بسیار مؤثر است. کلام ائمه؟عهم؟ نیز نشان دهنده همین دل‌بستگی سالم به فرزندان است. از امام صادق (ع)  پرسیدند: شیرین‌ترین چیز برای انسان چیست؟ ایشان فرمود: «داشتن فرزند جوان.» سپس پرسیدند: بدترین و تلخ‌ترین حالت برای انسان چیست؟ فرمود: «از دست دادن فرزند».[12]

یکی از عوامل پایداری زندگی، داشتن تنوع مناسب است و در مقابل آن یکنواختی، موجب ملال، سرخوردگی و تضعیف مناسبات بین اعضای خانواده می‌شود. روان‌شناسان معتقدند دل‌بستگی متقابل والدین و فرزندان از ضروریات اجتماعی شدن است. این‌گونه دل‌بستگی‌ها برای موفقیت پدر و مادر در اجرای وظایف مربوط به رشد خانواده و بهداشت روانی آنان ضروری است و فرزندان از عناصر بنیادین خوشبختی در خانواده محسوب می‌شوند.[13]

  1. امید به آینده

با ورود اولین فرزند به کانون خانواده و شعاع گرمابخش او، دایره امیدها و آرمان‌های والدین افزایش می‌یابد. همچنان که فرزند در مقابل چشمان والدین می‌بالد و شکوفا می‌شود، بذرهای امید نیز در دل پدر و مادر جوانه می‌زند و آرزوهای نوین، منشأ حرکت آنها برای تداوم حیات می‌شود؛ چراکه فرزندانی که صحیح تربیت می‌شوند، غیر از اینکه خود آنان مسیر سعادت را در زندگی طی می‌کنند و باعث افتخار پدر و مادر می‌شوند، در زندگی آینده والدین نیز نقش مؤثری دارند و از آنان حمایت می‌کنند. چنین فرزندانی در سال‌های پیری و سالمندی پدر و مادر، از آنان دستگیری می‌کنند و آنها را تنها نمی‌گذارند؛ حال آنکه کسانی که فرزند ندارند، معمولاً در دوران کهولت از احساس تنهایی رنج می‌برند.

  1. رشد شخصیت

وجود تجربه فرزندپروری، مجموعه کاملی از ارزش‌ها را به ساختار شخصیت والدین اضافه می‌کند. مطالعات تجربی نشان می‌دهد که سازمان روانی انسان با پذیرفتن نقش پدر و مادری به کمال می‌رسد؛ چراکه پذیرفتن این نقش، تعهد، فعالیت، مسئولیت و خلاقیت را در انسان به بار می نشاند.

  1. حس مفید بودن و ارزشمندی

تولد فرزندان در خانواده، احساس مفید و مؤثر بودن را برای پدر و مادر به ارمغان می‌آورد. امام سجاد (ع)  می‌فرماید: «باید بدانی که او (فرزند) از تو و ثمره وجود توست».[14]  داشتن ثمره نیکو، عامل دلگرمی والدین است و احساس مفید بودن و ارزشمندی را در آنان تقویت می‌کند.

آثار و فواید خانوادگی

  1. استحکام خانواده

والدین به لحاظ ایجاد شبکه ارتباطی جدید پس از تولد فرزند، جاذبه‌ها، دل‌مشغولی‌ها و سرگرمی‌های تازه‌ای را تجربه می‌کنند که مرکز ثقل آن فرزند است و مشاهده ناتوانی‌های نوزاد، حس مسئولیت و شفقت را در والدین برمی‌انگیزد تا با کمک یکدیگر، همه توان خویش را برای حمایت از او به کار گیرند.

گاهی یکی از علت‌های طلاق زوجین، نداشتن فرزند است. فرزند -به ویژه فرزند خردسال- سبب استحکام پیوند بین پدر و مادر است؛ از این رو گاهی بی‌فرزندی باعث تزلزل خانواده می‌شود؛ چراکه زندگی کم‌کم عادی و مشکلات نمایان‌تر می‌شود و در نتیجه علاقه همسران به زندگی مشترک کم خواهد شد. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که خانواده‌های بی‌فرزند در ایران بیش از خانواده‌های دیگر در معرض گسست قرار دارند.[15]

  1. پویایی خانواده

یکی از عوامل پایداری زندگی، داشتن تنوع مناسب است و در مقابل آن یکنواختی، موجب ملال، سرخوردگی و تضعیف مناسبات بین اعضای خانواده می‌شود. تولد فرزند جدید، فرصتی برای تنوع بخشیدن به زندگی و رهایی از دلتنگی است. همان‌گونه که مشاهده رویش گل‌ها و گیاهان، حس حرکت و بالندگی را در آدمی بیدار می‌کند، تماشای صحنه‌های دلپذیر رشد کودکان، والدین را به وجد می‌آورد و موجب پویایی و انگیزش آنان می‌شود. اضافه شدن فرزند به جمع خانواده، شتاب خاصی به آهنگ زندگی می‌بخشد.

  1. گسترش تعاملات و ارتباطات

خانواده ابتدا از زن و شوهر تشکیل می‌شود و روابط آنها نیز در محدوده خاصی است که اصطلاحاً از آن به رابطه خطی زن و شوهر تعبیر می‌شود. با تولد اولین فرزند، باب جدیدی در روابط انسانی خانواده گشوده و رابطه‌ای غیرخطی (مثلثی) میان پدر و مادر و فرزند ایجاد می‌شود. این گسترش رابطه، علاوه بر تغییر کمّی، سبب تغییر کیفی رابطه آنها نیز می‌شود و ارتباطات جدید آکنده از دلبستگی‌ها و تعلقات خاص خواهد بود.

شاید آمدن فرزند به جمع خانواده در ابتدا باعث شود زن و شوهر در رفتن به برخی محافل دچار محدودیت شوند، اما همین تازه وارد باعث می‌شود دوستان خانوادگی جدیدی پیدا کنند. همچنین وجود کودک، توجه دیگران به خانواده او را نیز در پی خواهد داشت و در نتیجه از حمایت اجتماعی بیشتری بهره‌مند خواهند شد که همین کار در افزایش سلامت خانواده مؤثر است.

وجود فرزند بر فرآیند اجتماعی شدن و جامعه‌پذیری والدین تأثیر می‌گذارد. کودکان به پدر و مادر اعتبار می‌بخشند و آنان را از تنهایی نجات می‌دهند. آنها با حضور خود، وضعیت بزرگسالان، مخصوصاً زنان را تأیید می‌کنند و به آنان هویت اجتماعی می‌دهند. والدین خود را از طریق فعالیت‌هایشان در مدرسه و مراکز تفریحیِ سالم و محیط همسایگی با جامعه پیوند می‌دهند. فرزندان با توجه به اصول اجتماعی شدن، شایستگی و صلاحیت والدین را افزایش می‌دهند و آنان را به مرز خودکفایی می‌رسانند؛ چون والدین بیش از افراد بی‌فرزند دارای تأیید اجتماعی هستند، کودکان علاوه بر کسب شخصیت، بر اعمال نفوذ والدین نیز می‌افزایند؛ بنابراین فرزندآوری یک جنبه کلیدی برای اجتماعی شدن اکثریت مردم در همه فرهنگ‌ها است.

[1]. سوره فرقان، آیه 74.

[2]. سوره الصافات، آیه 100.

[3]. سوره روم، آیه 21.

[4]. فرمایش نبی اکرم  (ص)، مستدرک الوسائل، ج 15، ص 113.

[5]. فرمایش حضرت امام رضا (ع)، وسائل الشیعه، ج 21، ص 357.

[6]. فرمایش نبی اکرم (ص)، وسائل الشیعه، ج 21، ص 357.

[7]. ر.ک: مقاله: «همسران برتر، فرزندآوری و نقش آن در استحکام جایگاه خانواده»، دکتر غلامعلی افروز، مهدی خانبانی.

[8]. ر.ک: مقاله: «روان‌شناسی خانواده، همسران برتر»، دکتر غلامعلی افروز، تهران، انتشارات انجمن اولیا و مربیان، 1384.

[9]. ر.ک: مقاله: «ازدواج و مبانی اسلامی روابط عاطفی و اجتماعی، روابط زناشویی، باروری سالم»، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، معاونت بهداشت دفتر سلامت جمعیت خانواده و مدارس، اداره باروری سالم، ص 61- 62.

[10]. مستدرک الوسائل، ج 15، ص 113.

[11]. همسرگزینی، چرا و چگونه؟، پناهی، ص 250.

[12]. من لا یحضره الفقیه، صدوق، ج 1، ص 188.

[13]. همسرگزینی، چرا و چگونه؟، پناهی، ص 259.

[14]. صحیفه سجادیه، دعای 25.

[15]. طلاق: پژوهشی در شناخت واقعیت و عوامل آن، ص 71-67.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا