- عامل بیست و دوم: قناعت، رفاه و آسایش
اقتصاد بخش مهمی از زندگی است. خانوادهای موفق و آرام است که با برخورداری از اطلاعات کافی در زمینه اقتصاد خانواده بتواند به خوبی عمل کند.
«امنیت اقتصادی»، وضعیت با ثبات و روشنی از اوضاع فعلی و آینده است که در آن زنان و مردان احساس رهایی از خطر میکنند و به طور بهینه میتوانند به تولید، توزیع و مصرف ثروت بپردازند.
صرفهجویی
هر مردی دوست دارد همه زمینههای آسایش را برای همسرش فراهم کند، اما آرامش در زندگی خیلی فراتر از آسایش مادی است. چه بسا زندگیهایی که امکانات مادی فراوانی دارند، اما امنیت روانی در آنها جایی ندارد. اگر در یک زندگی توقعات زن و مرد بیش از حد توانشان باشد، به فعالیت های بیبرنامه روی میآورند؛ همین باعث میشود نشاط زندگی را از دست بدهند، به هم کمتوجه شوند و این آغاز خراب شدن رابطههاست. پرکاری و کمکاری هر دو آفت زندگی است و فشار و سرخوردگی به دنبال دارد. عدهای هم به لقمههای حرام راضی میشوند که زندگیشان به سرعت سقوط میکند. اگر پردههای شکم دریده شود پردههای عفت دل و فکر هم دریده میشود.
بهترین راه مبارزه با این شکستها، قناعت است. حضرت علی (ع) میفرماید: «ریشه عفت، قناعت است و میوهاش کم شدن اندوههاست».[1]
گاهی زیادهخواهی انسان را به حرامخواری وادار میکند. زنانی هستند که به خاطر پول و تجملات دنیا به کارهایی تن میدهند که در شأن و شخصیتشان نیست.
زن و مرد عفیف زیادهخواه نیستند، چشم و هم چشمی نمیکنند و متناسب با شأن اقتصادی خودشان رفتار میکنند، چون میدانند که روزی فقط مادیات نیست. آرامش زندگی و لذتهای حلال دیگر هم روزی محسوب میشود که با افراط در کار کردن ممکن است این نعمتهای بزرگتر از دست برود.[2]
همسران میتوانند با تغییر برنامه، زندگی خود را از مشکلات اقتصادی نجات دهند. برخی از آنها بسیار بلند پروازانه فکر میکنند، در حالی که اگر سطح توقعات خود را کمی پایین بیاورند میتوانند از زندگیشان لذت بیشتری ببرند و از ساعتها کار فشرده راحت شوند.
اگر زن بخواهد با کار پیوسته، هزینه خرید خانه مجلل و اتومبیل گرانقیمت و دیگر مخارج سنگین و غیرضروری را همگام با شوهرش تأمین کند، زندگیشان پس از مدتی با مشکل روبهرو خواهد شد.
زن و شوهر از همان روزهای نخست زندگی مشترک باید شجاعانه با سطح زندگی و رفاه حقیقی که از عهده تأمینش برمیآیند، روبرو شوند و به گونهای واقعبینانه انتظارات خود را از زندگی تعریف کنند. خود را اسیر تجملات و هزینههای اضافه نکنند تا زندگی ساده اما سرشار از محبت و آرامش داشته باشند.
بسیاری از خانوادهها هستند که اولویتهای زندگیشان را بدون توجه به درآمد حقیقیشان تعریف میکنند. آنها بودجه اندک زندگیشان را صرف هزینههایی میکنند که نیاز واقعیشان نبوده است و با این اشتباه، زندگی مشترکشان را قربانی شناخت غلط از نیازهایشان میکنند.
برخی مردان پیوسته برای تأمین مخارجی کار میکنند که خانوادهشان میتواند بدون آن امکانات نیز زندگی خوبی داشته باشد، اما گاهی مجبورند تاوان زیادهخواهیهایشان را با قربانی کردن زندگی مشترکشان بدهند.
اگر زنان بدانند که کار کردنِ موقتی و صرفهجویی، سبب درآمد بیشتر میشود، با کمال میل این کار را انجام میدهند. این نوع فداکاری، محبت و احترام را در چنین خانوادهای چند برابر میکند. هنگامیکه زن و مرد برای هدفی مشترک دوشادوش یکدیگر کار میکنند، زمینه علایقشان گستردهتر میشود و موضوع بیشتری برای گفتگو با هم پیدا میکنند. زن و شوهر یک تیم را تشکیل میدهند که برای رسیدن به یک هدف مشترک میکوشند و بازیکنان یک گروه اغلب یکدیگر را دوست دارند و به یکدیگر احترام میگذارند.[3]
ولخرجی
مطابق با اخلاق اسلامی قناعت اهمیت بسیاری دارد و اسراف یک ضد ارزش و رذیله اخلاقی است.
حضرت علی (ع) میفرماید: «هر چیزی که بیش از نیاز، مصرف شود اسراف است».[4] و در جای دیگری فرمود: «هر چه بیش از اقتصاد و میانهروی باشد، اسراف است».[5]
استفاده صحیح از پول کار آسانی نیست. مخصوصاً وقتی یک فرد ولخرج با شخصی ازدواج میکند که صرفهجو است. در این صورت به احتمال زیاد بر سر تنظیم دخل و خرج امور زندگی دچار کشمکش و بحث خواهند شد. اختلافات پولی میتواند مشکلات عاطفی عمیق مانند افسردگی، نبود عزت نفس و دعواهای خانوادگی به بار آورد.
افراد ولخرج همواره با کمبود پول مواجه میشوند. آدم ولخرجی که بودجه خانواده را بر باد میدهد و وسایلی میخرد که توان پرداخت هزینه آنها را ندارد، خانواده خود را با خطری جدی روبهرو میکند. شخص ثروتمندی که بیپروا خرج میکند ممکن است در حیطه مسائل مالی خود موفق باشد، اما اگر این ولخرجی به خاطر رفع افسردگی یا جبران کمبود عزت نفس باشد، مشکلساز خواهد بود.
اگر شما یا همسرتان افرادی بی نهایت ولخرج هستید و این رفتارتان سبب به خطر انداختن امنیت مالیتان شده است از رهنمودهای زیر کمک بگیرید:
نخست نیازهای واقعی خود را از نیازهای کاذب شناسایی کنید، سپس برای رسیدن به خواستههای حقیقیتان بکوشید و از درخواستهای نابجا صرف نظر کنید.
اگر ولخرجی شما به علت داشتن کارتهای اعتباری است، میتوانید مدتی آنها را کنار بگذارید و نقدی خرید کنید.
مخارج خود را در جایی بنویسید، این روش برای افرادی که میخواهند بر امور مالیشان کنترل داشته باشند تمرین خوبی است؛ زیرا برای افراد ولخرج نوشتن تمامی خریدهایشان کاری سخت و ناخوشایند به نظر میآید.[6]
برنامه منظمی برای مخارج هر ماه تهیه کنید. این برنامه به شما کمک میکند تا درآمدتان را درست مصرف کنید و مخارج اضافه و بیهوده را حذف کنید.
وضعیت اقتصادی خود را با کسانی که از نظر مالی در درجه پایینتری از شما قرار دارند، مقایسه کنید. این مقایسه باعث میشود به آنچه خداوند به شما عطا کرده است، قانع شوید و شکرگزار باشید.
البته کم کردن بیش از حد هزینهها و تنگنظری در معیشت نیز ناپسند است. میانهروی و قناعت بهترین حالت امرار معاش است؛ بنابراین، تنظیم بودجه، مقایسه خوشبینانه و دوری از مقایسه بدبینانه، آیندهنگری، الگوپذیری و هماهنگ کردن خواستهها و انتظارات با واقعیتهای زندگی از فنون دستیابی به قناعت به شمار میآید.
قناعت آثار و برکات زیادی در زندگی دارد. از جمله آرامش فکری، آسایش، راحتی و رضایتمندی، شیرینی زندگی و عزت نفس.
مشکلات اقتصادی به خودی خود باعث طلاق نمیشوند، بلکه مسائل اقتصادی در بستر ناآرام زندگی، مشکلزا خواهند بود. مثلاً زن و شوهری که شب با هم با شادی و آرامش شام میخورند ناگهان بعد از یک ساعت خبر میآورند که مرد از کار اخراج شده یا ماشین او را دزدیدهاند، تنها به خاطر این مشکل مالی، سراغ طلاق نمیروند؛ بلکه نگرش اشتباه به مسائل خانواده باعث ایجاد سیاستهای غلط در خانواده میشود.[7]
تغییر شغل
یکی از راهحلهای مشکلات مالی، تغییر شغل و یافتن کاری است که درآمد بیشتری دارد؛ گرچه یافتن شغل کار سختی است. اگر درآمد مرد کافی نیست، باید بکوشد تا در حرفه خود به مهارتهای بالاتری دست یابد. البته بدیهی است که هنگام گذراندن دورههای آموزشی ممکن است درآمد او کاهش قابلتوجهی پیدا کند، بهگونهای که حتی همسرش مجبور شود کار کند.
کار کردن بانوان
با وجود آنکه بیشتر خانمها میگویند کار کردن و کسب درآمد را دوست دارند، اگر برای تأمین مخارج اولیه زندگی مجبور به کار کردن باشند، بسیار آزرده میشوند. زنان حتی اگر برای تأمین مخارج اولیه زندگی مجبور به کار نیمهوقت باشند، باز هم آزرده خواهند شد.
زنان کار کردن بیرون از خانه را دوست دارند، اما به شرط اینکه درآمد آنها صرف هزینههای اولیه زندگی نشود. معمولاً آنها خواهان این هستند که درآمدشان را صرف کارهایی کنند که خودشان دوست دارند و پرداخت هزینههای اولیه و ضروری زندگی، بر عهده شوهرشان باشد. اگر مردی نتواند مخارج خانه، لباس، غذا، رفت و آمد و دیگر نیازهای ابتدایی را تأمین کند، زندگی زناشویی آنها دیر یا زود با مشکلاتی مواجه خواهد شد.
برخی زنان تمایل دارند شغلی نیمهوقت داشته باشند تا هم به امور منزل رسیدگی کنند و هم در بیرون از خانه به فعالیتی مشغول باشند. زنان دوست دارند در دوران خردسالیِ فرزندانشان خانهدار باشند و پس از بزرگ شدن آنها به کار بیرون از خانه بپردازند.
البته امروزه به دلیل هزینههای بسیار بالای زندگی، زن نیز مجبور است دوشادوش شوهرش کار کند تا چرخ زندگی را بچرخانند. برخی مردان بهتنهایی قادر به تأمین هزینههای زندگی نیستند.
زنان بهتر است خود تصمیم بگیرند که دوست دارند کار کنند یا خیر. آنها اگر کار کردن را انتخاب کنند، معمولاً مایل نیستند که درآمدشان صرف نیازهای ضروری و اولیه زندگی شود. بلکه ترجیح میدهند درآمدشان صرف کارهایی مثل سرمایهگذاری یا فراهم کردن امکانات بیشتر برای فرزندان شود. به بیان دیگر، چرخ زندگی بهتر است با درآمد مرد بچرخد حتی اگر درآمد مرد خیلی کم باشد.
اگر درآمد شوهر برای تأمین هزینههای زندگی کافی نباشد، مرد پیوسته همه روز را کار میکند و شب خسته به خانه بازمیگردد، اما همچنان درآمدش کم است. زن از کار زیاد شوهر و ایجاد نشدن تغییر مثبت در زندگیشان با وجود کار زیاد مرد، ناراضی و آزرده است. ادامه دادن به چنین زندگی به شدت برای زن عذابآور است و از محبت او به شوهرش کاسته میشود. زن از خود میپرسد: «این وضعیت کی تمام میشود» و این احساس درماندگی او را به شدت آزرده میکند. این مردان باید بکوشند تا بدون کاستن از مدت زمانی که باید به همسرشان اختصاص دهند، درآمدشان را افزایش دهند.
حمایت مالی شوهر از زن
امنیت اقتصادی به معنای خاص آن برای زنان، همان آرامش و امنیت روانی فرد از وجود پشتوانهای اقتصادی است، برای رفع دغدغه نیازهای مالیاش در زندگی که باعث دلگرمی، آسایش خیال، ذوق و شوق فرد به کار و کوشش، فعالیت و امید به آینده میشود.
زنان نیاز عمیق و شدیدی به حمایت مالی دارند. دقیقاً همانطور که پدرانشان در دوران کودکی از لحاظ مالی آنها را حمایت میکردند. مردان باید به این نیاز زنان توجه کنند. در حالی که مردان فطرتاً این نیاز را ندارند. اغلب مردان دوست ندارند که همسرشان آنها را حمایت مالی کند و اگر چنین شود احساس میکنند که غرورشان شکسته شده است. مرد اگر خودش مخارج اولیه زندگی مشترکشان را تأمین کند، احساس رضایت و خرسندی دارد.
[1]. «أَصْلَ الْعَفَافِ الْقَنَاعَةُ وَ ثَمَرَتَهَا قِلَّةُ الْأَحْزَان»، بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج 75، ص 7.
[2]. بنویس برای من، پژوهشگران مرکز مطالعات و تحقیقات حیات طیبه، ص 71-72.
[3]. ر.ک: نیازهای زنان، نیازهای مردان، ویلارد. اف. هارلی، ترجمه: مژگان بویراحمدی، ص 160-178.
[4]. «مَا فَوْقَ الْکفَافِ إِسْرَاف»، غرر الحکم و درر الکلم، ص 683.
[5]. «کلُّ مَا زَادَ عَلَی الِاقْتِصَادِ إِسْرَاف»، غرر الحکم و درر الکلم، ص 509.
[6]. دانستنیهای زناشویی و ازدواج، پروفسور استیون اسمیرینگ و دکتر سو کلاونس اسمیرینگ، ص 226-228.
[7]. گفتگوی پایگاه تحلیلی خبری خانواده و زنان با دکتر سید کاظم فروتن؛ مسئول کلینیک سلامت خانواده دانشگاه شاهد، ۲۳ آبان ۱۳۹۵.